به پایگاه اطلاع رسانی نقش آرا خوش آمدید، نقش آرا به عنوان بزرگترین و جامعترین تولید کننده و صادر کننده سفال نقش برجسته در کشور، اوقات خوشی را برای شما آرزو مند است
  • سفال

    طراحی و ساخت سفال نقش برجسته با کیفیت بسیار عالی توسط مجرب ترین هنرمندان این رشته در کشور

  • سفال

    تولید و صادرات سفال نقش برجسته به کشورهای همسایه

  • سفال

    برگزاری کلاس های آموزشی و اهدای مدرک هنرجویی نقش آرا

  • سفال

    ارسال تصاویر و ویدیو از مراحل کاری سفال در حال ساخت

  • سفال

    اهدای نمایندگی انحصاری محدود به افراد حقیقی یا حقوقی واجد شرایط

  • سفال

    فروش آنلاین تایلهای دکوری، یادبود و مناسبتی با آرم و لوگوی درخواستی

تاریخچه نقش سفال برجسته
تعداد بازديد :11397
شناسه مطلب : ۱۸
نوع مطلب : دانستني هاي سفال برجسته
1394/02/27
درباره تاریخچه نقش سفال برجسته:
تاریخچه نقش سفال برجسته...
تاریخچه نقش سفال برجسته

در قرون اوليه اسلام شيوه ي سفالگري كم و بيش همانند دوره ي قبل از اسلام ادامه پيدا كرد بخصوص گروهي از سفالينه هاي بي لعاب قرون اوليه اسلام شباهتي چشمگير به ظروف سفالين قبل از اسلام و مخصوصا اواخر دوره ساساني دارند.
از قرن سوم هجري در هنر سفالگري دگرگوني و تحولي شگرف پديد آمد و هنر سفالگري از نظر لعاب دهي و تزيين نقوش به مرحله بسيار يشرفته اي رسيد.موضوع نقوش اين ظروف بسيار قابل توجه بوده و اين مطلب را روشن مي نمايد كه اگر چه از بعضي جهات كوزه گران نيشابور احتمالا از چيني ها اقتباس كرده اند ولي بطور كلي هنر آنان دنباله رو هنر ساساني است.
مهمترين تكنيك هاي تزيين ظروف در نيشابور:
1. سفال با پوشش گلي 
2. سفالينه با تزيين زرين فام 
3. سفالينه با لعاب پاشيده 
4. سفالينه با نقش كنده 
5. سفالينه با لعاب يكرنگ 
6. سفالينه با نقوش رنگارنگ
سفال با نقش كنده به چند دسته تقسيم مي شود كه عبارتند از:
1. سفال كنده با نقش هندسي 
2. سفال كنده با نقش گياهي 
3. سفال كنده با نقش حيوان 
4. سفال كنده نوشته دار 
5. سفال كنده با نقش انسان

از نمونه هاي برجسته اين نوع سفالينه جامي در تهران (موزه باستانشناسي) و جامي با پيكر ايستاده مي باشد. پيكره ها در مقابل پس زمينه اي ايستاده اند كه با تصاوير حيوانات، گل ها، نخل ها، و كتيبه ها پوشيده شده است. تعدادي از سفالينه ها ي محلي نيشابور نيز وجود دارد كه از مشخصه هاي آن، پرندگان بزرگ كاكل سبز با رنگ سياه و اخرايي و حاشيه هايي از سفيد و سبز است.
سفالينه هاي يافت شده متعلق به قرون سوم و چهارم هجري قمري با نقوش سياه ،قرمز وارغواني بر روي متن سفيد عاجي رنگ است.
سفال هاي گل سرخ رنگ به شكل كاسه ،بشقاب با تصاوير انسان،حيوان،پرنده وگلهاي تزئيني و نقش مرغ با نوشته هاي تزئيني كوفي مي باشد.كتيبه هاي سفالين را كلمات قصار، احاديث،گفته هاي بزرگان،ضرب المثل هاو... در بر مي گيرد كه به ويژه در جدار داخلي و سپس بر كف و يا بر روي آن جاي گرفته است.
نقوش سفال در ادوار اسلامي از چند منظر مورد بررسي قرار مي گيرد:
بررسي نقوش انساني با توجه به جهان بيني عرفاني
بررسي نقوش انساني مرتبط با مراسم ماه محرم 
بررسي نقوش انساني و ارتباط آن با ادبيات
بررسي نقوش انساني و ارتباط آن با مفاهيم نجومي

اين بود مختصري درباره هنر ارزنده و شاخص سفالگري نيشابور 
و ظروفي كه تا به امروز زينت بخش موزه هاي ايران و جهان مي باشند.


فن و هنر سفالگري:
فن و هنر سفالگري ايران به علت جنبه هاي گوناگون اقتصادي، فرهنگي و تا حدودي مذهبي از گذشته بسيار دور مورد توجه قرار گرفته و در هر دوره با وضعيت سياسي منطقه و كشور تحول و توسعه يافته است. نمونه هاي سفالينه كه از محوطه هاي باستاني ايران كشف شده و ارتباط اين هنر را با فرهنگ، اقتصاد و مذهب از يك طرف و ذوق و سليقه شخصي و قومي سفالگران از طرف ديگر نشان مي دهد.
در هزاره پنجم (ق.م) اختراع چراغ سفالگري تحولي چشمگير در اين هنر و تاثير بسياري در جنبه اقتصادي بوجود آورد. يكي از مهمترين ابعاد فن و هنر سفالگري در آن زمان را مي توان بعد و جنبه فرهنگي و اجتماعي آن دانست، چه آشنايي ما از ارتباط موجود بين اقوام با يكديگر در آن روزگاران بيشتر از دست ساخته هاي هنري مانند سفالگري امكان پذير است.


در قرون اوليه اسلام شيوه سفالگري كم و بيش همانند دوره قبل از اسلام ادامه پيدا كرد بخصوص گروهي از سفالينه هاي بي لعاب قرون اوليه اسلام شباهتي چشمگير به ظروف سفالين قبل از اسلام و مخصوصا اواخر دوره ساساني دارند.
از قرن سوم هجري در هنر سفالگري دگرگوني و تحولي شگرف پديد آمد و هنر سفالگري از نظر لعاب دهي و تزيين نقوش به مرحله بسيار يشرفته اي رسيد و مراكز سفالگري متعددي در اكثر نقاط مختلف ايران بويژه در شمال و شمال شرقي بوجود آمد. از جمله مراكز مهم سفالگري مي توان به شوش در جنوب غرب، استخر و سيراف در جنوب، نيشابور، جرجان، آمل و ساري در شمال اشاره كرد.
همانطور كه گفته شد قرون سوم و چهرم هجري را مي توان به عبارتي اوج هنر سفالگري دانست، خصوصا در شهر نيشابور كه مهمترين دوره سفالگري نيشابور در اين دو قرن بوده است.
مجموعه سفال هاي نيشابور بسيار جالب است و نمونه هاي مختلفي از هنر سفالسازي ايران را مشخص مي كند.
نمونه هاي كشف شده نشان مي دهد كه ظروف سفالين آن زمان را چگونه تزئين مي كرده اند.
موضوع نقوش اين ظروف بسيار قابل توجه بوده و اين مطلب را روشن مي نمايد كه اگر چه از بعضي جهات كوزه گران نيشابور احتمالاً از چيني ها اقتباس كرده اند ولي بطور كلي هنر آنان دنباله رو هنر ساساني است.


در ميان ظروف شناخته شده از نيشابور ظرفي بي نظير بود كه در آرايش آن باز نمايي هاي پيكره اي داشت و از نظر سبك ورنگ به كار رفته بسيارچشمگير بود. رنگهايي چون سياه براي خطوط پيكره ها، سبز، زرد، خردلي روشن وانواع قهوه اي سيربه كار گرفته شده و چهره پيكره ها اغلب شبيه پيكره هايي است كه روي سفالينه هاي لعابي بين النهرين به چشم مي خورد.
ازنمونه هاي برجسته اين نوع سفالينه جامي درتهران (موزه باستانشناسي) و جامي با پيكر ايستاده مي باشد. پيكره ها در مقابل پس زمينه اي ايستاده اند كه با تصاوير حيوانات، گل ها، نخل ها، و كتيبه ها پوشيده شده است. تعدادي از سفالينه ها ي محلي نيشابور نيز وجود دارد كه از مشخصه هاي آن، پرندگان بزرگ كاكل سبز با رنگ سياه و اخرايي و حاشيه هايي از سفيد و سبز است.
درفاصله سال هاي١٣١۸ −١٣١٥ خورشيدي، هيات باستان شناسي موزه مترو پليتن آمريكا در شهر نيشابور، حفرياتي انجام دادند و آثاري از دوران تمدن اسلامي بدست آودند كه بيشتر اين سفالينه ها شامل سفال هاي لعابدار عاجي رنگ مزين به خطوط كوفي و همچنين ظروف زرين فام و رنگارنگ با نقوش كنده، لعاب پاشيده و با نقوش قالب زده و همچنين ظروف يكرنگ بوده اند و معروفتر از همه نوعي سفالينه داراي نوشته قهوه اي كوفي تزييني است كه چگونگي و نحوه نگارش خطوط كوفي بر روي ظروف سفالين، ذهن بسياري از پژوهشگران را به خود معطوف كرده است. 
آقاي چارلز.ك.ويلكسون، موزه دار موزه مترو پليتن در طي حفاري هايي كه در منطقه نيشابور داشته است، در كتاب خود ظروف بدست آمده از تپه هاي باستاني نيشابور را اينگونه تقسيم كرده است:
1. ظروف نخودي رنگ 
2. ظروف رنگ پاشيده 
3. ظروف سياه رنگ بر زمينه سفيد 
4. ظروف رنگارنگ بر زمينه سفيد 
5. ظروف با پوشش دوغآبي هاي زمينه رنگي 
6. ظروف سفيد مات 
7. ظروف زرد رنگ مات 
8. ظروف سياه رنگ با لكه هاي زرد 
9. ظروف تك رنگ 
10. ظروف منسوب به كشور چين 
11. ظروف با لعاب قليايي و قابهاي آنها 
12. ظروف بدون لعاب
از مشخصات ظروفي كه مورد بررسي قرار گرفته اند، نقش براي تزيين اين ظروف استفاده شده، يعني نقش درصد مهمي از ظروف را چه بصورت مستقل و چه در كنار نوشته ها پوشانده است. ظرافت از مشخصات ويژه اين ظروف است كه شامل نقطه ها، حركت ها از قبيل خطوط صاف، مورب، تابدار، خميده و يا بصورت لكه هايي در ظرف پراكنده شده اند، مي باشد و بطور كلي تشكيل دهنده مجموعه اي مشتق از اشكال و طرح هايي ملموس كه به سادگي در اطراف ما ديده مي شوند، مي باشند. در تعداد بسيار زيادي از ظروف بررسي شده به نقوش هندسي و مجرد اكتفا شده كه اگر بيان كننده منظور خاص (نشانه و يا هنر) نباشند در مجموعه نقوش هندسي و انتزاعي طبقه بندي مي شوند.
از مهمترين تكنيك هاي تزيين ظروف در نيشابور:
1. سفال با پوشش گلي 
2. سفالينه با تزيين زرين فام 
3. سفالينه با لعاب پاشيده 
4. سفالينه با نقش كنده 
5. سفالينه با لعاب يكرنگ 
6. سفالينه با نقوش رنگارنگ 
هستند، كه براي آشنايي بيشتر با اين تكنيك ها به توضيح مختصري از هر كدام مي پردازيم.


سفال با پوشش گلي:
پوشش گلي در رنگ هاي مختلفي به كار برده مي شود ولي غالباً به رنگ سفيد و يا شيري بوده است اين ظروف بيشتر در شمال شرق ايران در مراكز سفالگري چون نيشابور، سمرقند، جرجان و لشگري بازار معمول بوده است و به همين جهت در گذشته اين گروه سفالينه به ظروف شمال شرقي معروف بوده است. ظرف سفالي را با پوشش گلي پوشانده و سپس با نقوش سياه رنگ يا قهوهاي تيره، آرايش و با لعاب سرب بر روي آنها تزيين كامل شده است. تزيين اين نوع سفالينه شامل نقطه چين هاي مرتب، پرندگان، گل هاي سبك و مهمتر از همه نوشته به خط كوفي است كه عموما لبه و بدنه داخلي ظرف را فرا گرفته است. يكي از ويژگي هاي اين سبك عدم تراكم نقش و ايجاد فضاي خالي در تزيين زمينه مي باشد.
سفالينه با نقوش رنگارنگ: 
اين سفالينه زيبايي خاصي را داراست. رنگ هايي چون ارغواني تيره، سياه، زرد، قهوه اي تيره، اخرايي، بصورت ورقه اي نازك بر روي زمينه مات و پوشش گلي، آن را تزيين مي كند. نقوش متنوع و غالبا حيوان پرنده، بخصوص كبوترهاي مشبك، دايره هاي توپر و گل هاي مشبك مي باشد، كه گاه با نوشته كوفي تزيين شده است. 
سفالينه با تزيين زرين فام:
اين نوع سفالينه پس از آنكه با پوشش گلي پوشانده شد با لعابي رنگين كه با اكسيد فلزات مختلف تركيب يافته پوشش مي گيرد و در نتيجه پس از پخت داراي درخشندگي خاصي مي شود.
سفالينه با لعاب پوشيده:
در ساخت اين نوع سفالينه، سفالگر، لعابي به رنگ هاي قهوه اي، زرد، سبز را به تنهايي يا توأماً بر روي سطجح داخلي يا خارجي ظروف مي پاشيده است.
سفاليه با نقش كنده:
يكي از تزئينات متداول اوايل اسلام است كه بر روي ظروف لعابدار به كار مي رفته است، اين نقوش ساده شامل خطوط نا منظم درهم بوده كه بر روي بدنه داخلي ظروف تزيين گرديده و سپس با لعاب هايي به رنگ هاي سبز و زرد پوشش مي گرديده است.
سفال با نقش كنده به چند دسته تقسيم مي شود كه عبارتند از:
1. سفال كنده با نقش هندسي 
2. سفال كنده با نقش گياهي 
3. سفال كنده با نقش حيوان 
4. سفال كنده نوشته دار 
5. سفال كنده با نقش انسان
سفالينه با لعاب يكرنگ:
در پوشش ظروف از رنگ هايي چون لاجوردي، آبي، سبز، زرد، قهوه اي، سفيد و بيشتر از همه با لعاب آبي يا فيروزه اي آرايش شده است. دراين تكنيك پس از تزيين ظرف با نقوش كنده يا خطوط هندسي بوسيله يكي ازرنگ هاي نام برده شده، پوشش داده مي شده وشكل ظروف عموماً كاسه ، بشقاب، قدح با لبه صاف و گاه برگشته، بدنه كشيده و محدب و كف حلقه اي بوده است.

كلياتي درباره سفال اسلامي 
سفال سرزمين هاي اسلامي را از جهت نوع تكنيك و نقش و تزئين آن بايد هنري مشكل و جذب كننده دانست. سفال لعابدار اسلامي حلقه زنجيري است ميان چيني (Porcelaine) خاور دور و بارفتن (Faience) اروپا. 
نفوذ هنر سفال سازي چين و خاور دور بر روي هنر سراميك اسلامي بدليل وجود عوامل اقتصادي و سياسي و بخصوص راه تجارتي جاده چين قابل توجيه است. 
اين نفوذ يك جانبه نبود چنانكه در چين برخي كلكسيونها، سفالهاي لعابدار ساخته شده در كارگاههاي ايران را در خود محفوظ مي داشتند. 
موضوع بررسي سفال اسلامي مسائل ومشكلات مختلفي را طرح ميسازد كه از آنجمله امر بررسي و شناسائي مراكز توليد را ميتوان نام برد. 
موضوع حفاري هاي غيرعلمي و حفاري هاي قاچاق تا اين سالهاي اخير مشكل تاريخ گذاري و تعيين محل را براي اكثر سفالهاي بدست آمده طرح ميسازد. 
باين مشكل بايد مشكل استفاده حكام و شاهان از هنرمندان نواحي مختلف و احتمالا دوردست امپراطوري آنها را نيز اضافه كرد. چنانكه در يك محل چند نوع تكنيك و چند نوع طرح را ميتوان مشاهده نمود كه در اصل به نواحي ديگر تعلق دارند. 
اگرچه اكثر كشورهاي اسلامي توليد كننده عمده اشياء سفالي بوده اند، ولي در ايران است كه ميتوان با كهن ترين اشيا، سفالي و موفقيت هاي قابل توجه در تكنيك هاي مختلف ساخت سفال برخورد كرد. 
از جمله محلي چون شوش كه دوران اسلامي آن در دنبال دورانهاي قبلي قرار دارد ، يك مجموعه گوناگون از فرمها و تكنيكها را عرضه ميدارد كه اغلب مشكل بتوان گفت كه كدام يك اشياء محلي هستند و كداميك از خارج بآنجا آورده شده اند. 
در طي قرنهاي دهم و يازدهم شهرهاي نيشابور و سمرقند كه بر روي راه كارواني خاور دور قرارداشتند، براي توليد سفال كه در برخي زمينه ها تحت نفوذ «تانگ1 » قرار داشت، موقعيت ممتازي بدست آوردند. تزئين اسن دسته از سفالها اغلب بصورت متمركز و برروي يك زمينه كرم با رنگهاي قهوه اي – زرد و قرمز آجري با حذف رنگ آبي صورت گرفته است. طرحهاي اين دسته از سفالها را، تزئينات نوشته و كتيبه دار تشكيل مي دهد. 

1.Tang
سفال گبري : 
سفال معروف گبري كه با دسته قبلي اختلاف زيادي دارد در ناحيه كوهستاني زنجان ساخته شده است. ناحيه مزبور منطقه ايست كه به اعتباري بعد از حمله اعراب گروهي از زرتشتيان به آنجا مهاجرت مي كنند. تزئينات اين نوع سفال برروي يك لعاب يك رنگ قهوه اي يا سبز كه از سنت دوره ساساني استفاده شده و نزد زرتشتيان جاويدان مانده انجام گرفته است. 
سفال سلجوقي :
درعهد سلجوقيان بسياري از شهرهاي بزرگ ايران كه امروز بصورت شهري درجه دوم درآمده اند، مانند : ري – كاشان و ساوه ، دوران شكوفائي خود را مي گذرانيدند و قهرمان هنري بسيار ظريف بودند . از جمله هنر سفالگري در اين عهد از نظر فرم و تكنيك بدون شك به بالاترين حد پيشرفت خود رسيد. 
نفوذ هنر «سونگ1» مربوط به چين در سري سفالهاي سفيد كه زيبائي آن در آن واحد مربوط به فرم و ظرافت خمير سفال بود خودنمائي كرد. 
از جانب ديگر در چين نيز سفالگران تزئين مشبكي را از ايران تقليد كردند، دكور مزبور امكان اين را مي داد كه نور از پس يك توري نيم شفاف خودنمائي كند. 
سفال مينائي ايران: 
تكنيك سفال مينائي تا قبل از قرن هيجدهم در اروپا شناخته نشده بود. اين سبك سفالگري انسان را به جهان مينياتور و شعر فارسي داخل مي سازد. 
استفاده از سفال در تزئينات بنا و معماري : از عهد سلجوقيان بود كه بكار بردن سفال به صورت دكور معماري در بناهاي شخصي و مذهبي ورسمي تحول پيدا كرد . مساجد به كمك محرابهاي كاشي كاري تزئين شدند و سطح داخل و خارجي مساجد به كمك كاشي هاي تزئيني پوشيده گشت. 
همين شيوه كار در آناتولي نيز رايج گشت . بااين فرق كه دركاشي هاي آناتولي رنگ آبي وسياه ، 

1.Song
رنگ مسلط مي باشد. كاشي هاي آناتولي اگر چه از نظر نقش ودكور شبيه به آثار ايران است ولي از نظر تكنيك ورنگ با آن فرق دارد. 
حمله مغول سبب وارد آمدن ضربه شديدي به امر توليد كاشي براي استفاده در معماري گشت. در ضمن مغولها موجبات نفوذ جديدي از هنر چين را برروي سفالگري سبب شدند. 
سفال دوره عثماني: 
نوعي سفال معروف و قابل پسند در اروپا در اين دوره بوجود آمد كه خاك آن داراي سيليس فراوان بوده و حالت شديد شيشه مانندي بآن مي بخشد و در نتيجه با قرار گرفتن لعاب برروي آن تزئينات ظرف را به چشم دل انگيز تر مي ساخت. 
سفال دوره صفويه ايران :
در دوره صفويه سفال گوناگوني وسيعي از نظر شكل – تكنيك و تزئين را عرضه مي دارد . حكمرانان و شاهان صفوي به نوع بدل چيني1 كه بطور مستقيم تحت تأثير آثار «مينگ2 » ايجاد شده بود علاقه داشتند. 
در همين زمان نيز با دسته هائي از سفال برخورد مي كنيم كه تكنيك جلا وبرق فلزي رو به انحطاط را برگزيده اند. موضوعات عبارتند از : باغ – زندگي درباري و غيره كه تمامي از شيوه مينياتور الهام گرفته است. 
نظير همين صحنه ها در كنار نقاشي هاي ديواري قصرها بر روي سطح كاشي هاي لعابدار نيز ديده ميشود. در حاليكه مساجد با كاشي هاي نقش گل و درخت مزين شده اند. 
هنر سفالگري و بررسي نقوش آن در ادوار اسلامي:
سفالگري به عنوان يكي از برجسته ترين مظاهر هنر اسلامي داراي نقوش متنوعي بوده ك ههمواره با اعتقادات ديني و تصورات هنرمند از هستي عجين بوده است .هنرمند سفالگر همواره از نقوشي بهره مي گيرد كه برگرفته از احساس و ادراك و تجربه ي باطني وي بوده است .
هنرمند مسلمان براي بيان حقايق متعالي اصيل ديني و در هنر معنوي واسطه ي سير از ظاهر به باطن

1. Semi – Porcelaine 
2.Ming
است وجلوه هايي ازجلوات حق تعالي را روشن مي سازد.تجلي بينش توحيدي درنقوش سفال هاي 
ادوار اسلامي با گزينش نقش دايره صورت مي گيرد .دايره اساسي ترين و كلي ترين نماد و انگاره براي نمايش اين مكاشفه است .نگارگر سفالينه در داخل كاسه هاي مدور ،هماهنگ با حركت چرخ سفالگري، قلم رنگ خود را در يك دايره ي كامل در اطراف بدنه مي چرخاند و سپس تمامي نقوش را در درون اين دايره محاط مي كند .نگارگر سفالينه از نقوش انساني به عنوان موضوعي خاص بهره مي گيرد وفضايي را ابداع مي كند كه بشر را در مسير شناخت شأن ازلي خويش ياري مي رساند .اين نقوش در ضمن جذابيت و تحرك ، بسيار ساده و به صورتي نمادين و 
رمز گونه نشان داده شده است .
بررسي نقوش انساني با توجه به جهان بيني عرفاني :
نقش فوق العاده ي عظيمي كه انسان از اين ديدگاه مورد بررسي قرار مي گيرد نقش انسان و علاوه بر آن نحوه ي تركيب بندي نقش انسان با ديگر نقوشي كه سطح سفال را تزئين مي كند تصويري نمادين از حقيقت انسان را به نمايش مي گذارد .جمع جان وتن انسان و ظهور آتش عشق در تصوير نمادين "مردي "در مقام انسان لاهوتي و "زني"در مقام انسان ناسوتي و درختي كه ميان اين دو قرار دارد و شكوفايي خود را از حاصل جمع آن دو مي گيرد در تصاوير متعددي از سفال هاي مختلف مشاهده مي كنيم .
بررسي نقوش انساني مرتبط با مراسم ماه محرم :
سوگواري فاجعه ي كربلا در سفال هاي ادوار گوناگون اسلامي (علي رغم رواج مذهب تسنن از سوي برخي حكومت ها )چهره ي روشني از قدمت عزاداري ايرانيان در غم شهادت سيد الشهداء امام حسين (ع) از صدر تاريخ اسلام تا به امروز ارائه مي دهد و بدين ترتيب نقش عظيم ايرانيان را در حفظ و تداوم ارزشهاي اسلامي روشن مي سازد . 
بررسي نقوش انساني و ارتباط آن با ادبيات:
با توجه به اينكه در ايران همواره هنر و به خصوص نگارگري تابع شعر و انديشه هاي ديني فلسفي بوده است بسيار حائز اهميت است .از دير باز همواره ادبيات فارسي و هنر ايراني پيوند دروني و همخواني ذاتي داشته اند ،زيرا هنرور و سخنور مسلمان هر دو بر اساس بينشي يگانه و مشابه دست به آفرينش مي زده اند .
بررسي نقوش انساني و ارتباط آن با مفاهيم نجومي :
با توجه به اهميت نجوم و هيأت در ادوار اسلامي و در همين زمينه ، تدوين كتابهايي فراوان نظير "صور الكواكب "1جايگاه ويژه ي اين دسته از نقوش را بيش از پيش روشن مي سازد .ساخت بشقاب هاي "اسطرلاب "از سفال ،اهميت ماده ي سفال ، "آب و گل "را كه رمز هستي نيز به شمار مي رود در رابطه با ماهيت اين علم موردتوجه قرار مي دهد .
نگارش بر سفالينه و كاشي در تمام ادوار اسلامي يكي از تزئينات مهم و مورد علاقه ي سفالگران بوده است ،كه زماني با الهام از عقايد و گرايش هاي مذهبي ، و زماني تحت تأثير ادبيات شكل گرفته و زيبايي و جلوه اي خاص به اين هنر سنتي ايران بخشيده است .در اوايل دوره ي اسلامي از قرن دوم الي چهاردهم هجري قمري كتيبه هاي ظروف سفالين را كلمات قصار، گفته هاي بزرگان ضرب المثل ها و... در بر مي گيرد كه عموماً به شيوه كوفي بويژه در جدار داخلي و سپس بر كف و يا بر روي آن جاي گرفته است .
گذشته از شيوه ي كوفي ساده ،شكسته و تزئيني از ديگر شيوه هاي نگارش است كه در تحرير كلمات بر روي ظروف به كار گرفته شده است .بسياري از نوشته هاي روي ظروف سفالين از نظر شكل حروف با نوع كتابت قرآن هاي اوايل دوره ي اسلامي هماهنگي و شباهت دارند كه به نظر مي رسد سفالگران از نوعي قالب چوبي ، فلزي يا استخواني استفاده مي كرده اند . از انواع سفالينه ها كه در قرون اوليه اسلامي با نوشته هاي كوفي همراه بوده مي توان از سفالينه با پوشش گلي و زرين فام اوليه ذكر كرد كلمات حك شده بر روي اين سفالينه ها مضامين سفارش به آزاد مردي ، تفكر قبل از انجام كارها ، صبر و بردباري و جود و بخشش و نكوهش حرص و تنگ نظري بازگو مينمايد و نيشابور همواره ياد آور مهمترين مركز سفال سازي و نگارش كوفي بر سفالينه هاست 

خطوط كوفي روي بسياري از ظروفي كه بر زمينه ي سفيد نقاشي شده ، تنها عنصر تزئيني را تشكيل مي دهد .اين خطوط در آغاز آشكار و بدون تزئينات بودند ،اما روز به روز آرايش بيشتري يافتند . نيشابور،سمرقند ، افراسياب مراكز اصلي توليد اين ظروف بوده اند .
دراين دوره ساخت ظروف سفالين زيبا با لعاب شفاف و تزئينات و نوشته هاي كوفي با طرح گياهان و حيوانات بسيار متداول گرديد 
نيشابور قرن چهارم هجري اين نوع ظروف نخودي رنگ در سده هاي دهم و يازدهم در نيشابور توليد مي شدند، ظروف به طور كلي با ظرافت كمتري از ظرف هاي سياه و سفيد ساخته شده اند. اما تزئينات پر تخيل انساني يا حيواني جذابيت فراوان به آنها مي بخشند.

جام با گلابه ي سفالگري :
نيشابور –قرن دهم /چهارم 
گلابه ي سفالگري 1 ، يك گل رس رنگي غليظ است كه براي اندود كردن و روكش كردن ظروف سفالي و يا براي تزئين سفال قبل از لعاب دادن بكار مي رود .بدنه ي جام در اينجا بي رنگ است كه با يك لعاب گلي سفيد به عنوان رنگ زمينه ، پوشانده شده است . طرح روي آن با گل قهوه اي اجرا شده و در نهايت يك لعاب زرد شفاف روي ظرف را پوشانده و به آن تأثير بصري قوي و نيرومندي بخشيده است .نقاشي با گلابه ي سفالگري در نيشابورو در ماوراءالنهر 2تحت حكومت سامانيان در قرنهاي نهم /سوم و دهم /چهارم رواج داشته است .محصولاتي با تكنيك مشابه و جذابيت كمتر در همان دوره در مركز ايران نيز توليد مي شدند.در اين طرح علاقه ي ‌‌‌هنرمندان و بانيان هنر اسلامي به طراحي هاي شعاعي ويا درمواردبه خصوصي طرح هاي ستاره اي وچليپايي باخوشنويسي وخط نگاره ها تركيب شده است .
1.Slip
2.سرزميني كه در بالاي آمو درياقرار دارد . 
در اين اشياء كاربرد طرح هاي چليپايي متداول است اما همانند ساير موارد در سفالگري اسلامي ،يك صليب ثانوي در فضاي سفال توسعه يافته كه بدين ترتيب هم تأثير و جلوه ي بصري محقق شده وهم ايجاد تعادل بصري كه خواسته ي هنرمند و سفارش دهنده هر دو، بوده ،انجام پذيرفته است . خط نگاره هاي روي جام به سختي خوانده مي شوند ؛ اما طرح هاي نازك تزئيني كه فضاي دايره ي مركزي و شعاع هاي سراميك را پوشانده ، به نوعي از خط كوفي عربي به شكل هندسي ، نشأت گرفته است.اين خطوط خوانا نيستند اما به نظر مي رسد مضامين آنها دعاهاي خيري باشد كه در اين گونه نوشته ها به طور معمول بدان برخورد مي شود.


كوزه :
ايران، قرن دوازدهم /ششم 
پس از استفاده آغازين از بدنه هاي خمير سنگي (شيشه اي )جهت تقليد از چيني آلات سفيد چين سفالگران اسلامي در اين روش مرسوم ،رنگ رانيز به تكنيك هاي خود اضافه كردند.ابتدا ،تنها يك رنگ به لعاب اضافه مي شد؛كبالت براي رنگ آبي ،منگنزبراي رنگ ارغواني ،و يا مانند نمونه اي كه در اينجا آورده شده ،مس براي رنگ فيروزه اي مورد استفاده قرار مي گرفت .با كاربرد لعابي از جنس سرب ،مس به رنگ سبز تغيير رنگ مي دهد .ولي تحت لعاب هاي قليايي كه بر روي بدنه ي خمير سنگي به كار بسته مي شد ، مس تبديل به رنگ فيروزه اي مي شود ؛واين رنگ مشخصه ي سراميك ها و گنبدهاي كاشد كاري شده ي ايراني ، از مرحله ي ابداع ، تا قرن هاي يازدهم /پنجم ودوازدهم /ششم است . طراحي بر روي كوزه به صورت خوشنويسي و با خط كوفي انتزاعي است .خوشنويسي در فرهنگ اسلامي داراي اهميت بسيار والاتري نسبت به فرهنگ غرب مسيحي بوده است .قرآن كنوني، نسخه اي از قرآن جاودانه اي است كه به زبان عربي در بهشت موجود است . به اين ترتيب حروف و 
كلمات ، خودداراي تقدس بودند. از طرفي، ضديت و مخالفت با تصاوير و به صورت اكيد در زمينه ها و بافت هاي مذهبي ، تلاش جدي هنرمندان خوشنويس را براي كشف رموز وابداعات تزئيني درون بافت موادي چون سراميك كه اساساً چندان تناسبي با اين نقش مايه هاي خوشنويسي شده ندارد را بيان مي دارد .در اين نمونه ، كلمات عربي به معناي شكوه ، جلال و خوشبختي قابل تشخيص بوده ولي باقي كلمات ناخوانا هستند و به طور كلي نتيجه گرفته مي شود كه خطوط توسط هنرمندي بي سواد ، طراحي شده است .

نتيجه گيري:
در پايان بايد توجه داشت كه سرگذشت تاريخ يك ملت همانا هويت، فرهنگ و عظمت و سنت هايي است كه همگي در اعصار مختلف پديد آمده و در شكل گيري يك تمدن سهيم هستند. نوع زندگي انسان ها، گذشته و فنآوري آنها قابل مطالعه و تامل است تابتوانيم از تجارب و پيشرفت هاي آنان در جهت بهتر كردن فنآوري هاي روز استفاده كنيم. مسلما ملتي كه از گذشته بسيار غني و پرفراز و نشيب برخوردار است بايد آنها را با اين گذشته بيشتر آشنا كرد. اين خود نيمي از راه است، يعني شناختن فرهنگ گذشته يكي از راه هاي شناخت آثاري است كه از آن برجاي مانده است خصوصا سفال هايي كه توسط زبده ترين هنرمندان ساخته شده و هر كدام شناسنامه اي تاريخي در جهت مطالعه بر روي اعتقادات و شرايط زيستي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آن دوران می باشد.

نویسنده :  مدیر اصلی
ورود به سایت
نام کاربری :
رمز عبور :
تبلیغات
نقش آرا در اینستاگرام
نقش آرا در اینستاگرام
Join TO naghsh_araco
شرکت نقش آرا
شرکت نقش آرا
شیشه دکوراتیو
شیشه دکوراتیو
نقش آرا در ستاد ساماندهي سايتها ثبت گرديد
نقش آرا در ستاد ساماندهي سايتها ثبت گرديد
نقش برجسته هاي در حال اجرا
نقش برجسته هاي در حال اجرا
آمار بازدید کنندگان

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شرکت تعاونی سیمرغ شایان می باشد